قندیل در بی پولی

چند وقتی بود که سرکار کولرها جوابگو نبودن و حتی پیش اومده بود که خیس عرق بشیم و حسابی دیگه کلافه شده بودیم و غرغر میکردیم، حالا علاوه بر اینکه حال کولرامون خوب شده دیروزم اومدن دوتا کولر ایستاده نصب کردن تو سالن :))

یعنی از توی سالن اصلی هم که رد میشیم قندیل میبندیم :|

خوبه رئیسم نیست که ببینه از صبح کولر اتاق رو خاموش کردم و بازم دارم بریک میزنم .... بسکه غر زدیم ما تو اون گرما.. عاقا خو هیشکی نمیتونه اون حجمه از گرمایی که ما تحمل کردیمو تحمل کنه که!!! ما از کجا میدونستیم این کولرا هم همزمان درست میشن، اصن این همه سرما واسه چیه؟؟؟ اتلاف انرژیه همش، عههههه

پ.ن1:

دیروز مجبور شدم نرم باشگاه و عوضش برم ناخونامو ترمیم کنم چون حسابی بد شده بودن و اذیتم میکردن، صورتی پاستیلی کردم اما جز خودم هیشکی رنگشو دوس نداره :)) قبلش قرمز آتیشی بود :| اگه بدونین با چه وضع خنده داری پول ناخونامو دادم دیروز، ده تا کارت کشیدم و ته همه رو درآوردم تا چندرغاز پول ترمیمم جور بشه.. بعدشم به چاخان گفتم کارت اصلین گم شده و وقت نکردم برم بانک و اینا همینجوری ان :)))

پ.ن2: 

اینقد بی پولم که از همین الان میدونم که نصف حقوق ماه آیندمو باید بدم جای بدهیام، علاوه بر اینکه اول شهریور هم یه شهر دیگه جشن داریم و من هنوز نمیدونم قراره چی بپوشم و چی کار کنم.. بقیه ماه رو هم که میدونم ول معطلم :) البته که خدا بزرگه اما نمیدونم چرا بنده های خدا اینجوری ته جیبشونو در میارن بعدش یادشون میفته که هی ددم وای حالا چیکار کنم؟ :|

برچسب‌ها: روزمره های لی لی

+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 9:47 توسط لی لی |