بیلان 1396

ساخت وبلاگ

خب تو این وانفسای شلوغی روزای دم عید فکر کنم امروز که سرم خلوته بهترین موقع برای نوشتن بیلان نامه سال 96 باشه و میدونم که چشم به هم بگذارم عید اومده و تموم شده و من شاید وقت نکنم اصن به وبلاگم حتی سر بزنم.

خب از سال 96 اگه بخوام بگم نمیتونم بگم سال خوبی بود چون خیلی اتفاقات بد بزرگی برای کشورم افتاد

از زلزله کرمانشاه تا غرق شدن سانچی و سقوط هواپیما تهران-یاسوج و خیلی اتفاقات بد دیگه ای که حتی نمیخوام بهشون فکر کنم از بس آزار دهنده هستن واسم مثل اتفاقاتی که واسه دختران انقلاب افتاد و غیره.. و امیدوارم که سال 97 برای کشور و مردمم خیلی از امسال مهربونتر باشه.

اما راستش 96 برای شخص لی لی سال بدی نبود، درسته که اتفاقاتی که گفتم بی تاثیر نبوده اما خب قدم های خیلی بزرگی نسبت به گذشته م برداشتم و واقعاً انسان شادتری بودم، چیزهای بیشتری تجربه کردم، انسان عاقل تر و پخته تری شدم و از رکود هر ساله م خبری نبود.

همونجور که دلم میخواست دوتا سفر خارجی خیلی خوب رفتم و بسیار زیاد هم بهم خوش گذشت و تجربه های شیرین فراوانی داشتم در این دو سفر، سفر داخلی هم فقط یه شیراز با صفا رفتم فقط که اونم بعد از سالها بسیار زیاد بهم خوش گذشت و تو قسمت خاطرات خوبم ثبت شد.

البته همه این حال ها و اتفاقات خوب رو مدیون جدا شدن از یه رابطه عاطفی مزخرف طولانی هستم که بعد از سالها من رو به خودم برگردوند و باعث شد تجربه جدیدی از زندگی و تصویر جدیدی از رویاهام رو ببینم، البته هنوز راه خیلی طولانی در پیش دارم.

از اتفاقات خوب دیگه امسالم اینکه من دختر آزاد تری شدم، آزادتر منظورم از لحاظ وابستگی های دنیوی هست، به نسبت سالهای گذشته راحت تر میبخشم و میگذرم از خیلی چیزها، خودم رو زیاد درگیر حواشی نمیکنم و اجازه نمیدم کسی به راحتی حالم رو بد کنه و وقتی از خودم و مهمترین چیزم یعنی وجدانم خیالم راحته دیگه کمترین ارزشی به حاشیه سازان و مزخرف گویان و منفی بافان نمیدم.

خیلی برنامه های طولانی مدت و بزرگی برای آینده قشنگم دارم و منتظرم که به دونه دونه شون برسم.

امسال بهترین حسی که تا به الان داشتم یعنی خاله شدن رو تجربه کردم و الان که دخترکمون سه ماه و 21 روزش هست بسیار بابت این موهبت خدا رو شاکرم و قدر میدونم.

امسال یاد گرفتم که با آدم های مختلف معاشرت کنم ولی به هرکسی اجازه ندم که وارد زندگی خصوصیم بشه و اون کسی که تعیین میکنه و تصمیم نهایی رو میگیره خودم هستم.

کمتر انسان ها رو قضاوت میکنم و در واقع همیشه این احتمال رو میدم که من داستان پشت این قضیه رو نمیدونم و خب هرکسی واسه کارایی که انجام میده حتماً دلایلی داره.

امسال سال خوبی برای پس اندازم نبود و به جای اضافه کردن از پول هام برداشت هم انجام دادم اما پشیمون نیستم چون باهاشون سفر رفتم و به نظرم می ارزید هرچند باید از ولخرجی های دیگم کم میکردم نه اینکه از پس اندازم برداشت کنم!! (درحالیکه قرار بود سال 96 سال پس انداز بیشتری باشه.)

امسال بدنم رو به طور کامل تری لیزر کردم (یعنی پاهامم اضافه کردم) و از دغدغه های روزانه زنانم کم شد و به حال خوب بدنم خیلی کمک کرد و راحت تر شدم.

امسال از یه جایی به بعد دیگه ابروهامو برنداشتم و الان حس بهتری به خودم و ابروهام دارم و زیبایی طبیعیشون رو بیشتر دوست دارم.

امسال سعی کردم زیاد تو مسایل خانوادگیم که کمکی ازم بر نمیاد قاطی نشم و وقتی چیزی باعث میشه فقط به هم بریزم و اذیت بشم و کار مثبتی در جهت رفعش نتونم بکنم اصلاً نرم تو دلش و خودم رو جدا کنم، در واقع اینجوری بگم که جدیداً برای حال خوبم تلاش بیشتری میکنم چون خودم از دل غصه اومدم بیرون و ساختن این حال جدیدم کار آسونی نبود.

بیشتر خوش میگذرونم و با دوستام وقت میگذرونم، به دوست 15 سالم از تموم این سال ها نزدیک تر شدم و امسال با اینکه بر خلاف سالهای گذشته قهر و آشتی بیشتری داشتیم اما حرف های نگفته مون هم بعد از سال ها گفتیم و باعث شد خیلی از سوتفاهم ها برطرف بشه و  علاقمون به هم چند برابر شد.

امسال توی سفر هایی که رفتم بر ترس خودم خیلی زیاد غلبه کردم و کارهای هیجانی خیلی باحالی رو تجربه کردم که خودمم باورم نمیشه هنوز و این اتفاق بهم ثابت کرد که خیلی کارها رو میتونم انجام بدم اما این ترس لعنتی دست و پامو بسته.

امسال خدارو شاکرم که مریضی خاصی رو تجربه نکردم و سالم و از همیشه سرحال تر بودم.

درمان ریزش موهام رو شروع کردم و تا سالهای بعدی هم ادامه داره گویا اما مهم شروع و قرار گرفتن در مسیر بود.

دل به دریا زدم و موهامو پیش یه رنگ کار حرفه ای بالیاژ روشن کردم و با تغییر پیش آمده هم بسیار حال کردم و بالاخره از اون لاک نچرالی کسل کننده اومدم بیرون.

فعلاً همینا

احتمالاً با یه لیست (کسانی که میخواهم باشم) و (و کسانی که میتوانم باشم) برمیگردم یا شایدم یه چیزایی به بیلان 96 اضافه کنم.

بهرحال تا همینجا خدافظ

زخم باز شده...
ما را در سایت زخم باز شده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lilihozaklili بازدید : 56 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1397 ساعت: 23:42